3 آذر 1388 / 6 ذی الحجة 1430 / 24 نوامبر 2009
3 آذر 1388 / 6 ذی الحجة 1430 / 24 نوامبر 2009
3 آذر 1388 / 6 ذی الحجة 1430 / 24 نوامبر 2009 |
پس از صدور فرمان مشروطيت و تشكيل مجلس شوراي ملي و ازدياد قدرت روحانيت، از طرف مظفرالدين شاه قاجار، فرماني مبني بر تاسيس و انتشار روزنامهاي به نام مجلس صادر شد. در اين ميان صريحاً امر داده شده بود كه دولت حق سانسور مندرجات روزنامه را ندارد. اين روزنامه يكي از روزنامههاي معتبر و پرمطلب دوران مشروطيت به شمار ميرود. روزنامه مجلس كه به صورت خبري، سياسي و اجتماعي، در هشت صفحه با چاپ سربي، هفتهاي چهار شماره منتشر ميشد، علاوه بر درج اخبار داخلي و خارجي، كليه مذاكرات مجلس شوراي ملي ايران را منعكس ميكرد. سردبيري اين روزنامه برعهده اديب الممالك فراهاني از ادبا، شعرا و نويسندگان مشهور آن زمان بود. |
در زماني كه سالياني از تبعيد حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) به نجف اشرف ميگذشت و اختناق حاكم بر كشور اجازه فعاليتي عليه رژيم پهلوي را به كسي نميداد، آيتاللَّه دكتر محمد مفتح از روحانيان شاخص و مبارز پيرو امام، علاوه بر فعاليتهاي پراكنده در مجامع مذهبي و علمي، امامت مسجد جاويد تهران را برعهده گرفت. وي اين مكان را به صورت محلي براي تجمع و تشكُّل نيروهاي مسلمان و مبارز تبديل كرد و آن را به سنگري ديگر در راه دفاع از ارزشهاي اسلامي و انقلابي قرار داد. دراين زمان، شهيد مفتح يك هسته مقاومت را متشكل نمود و مبارزان سرشناسي از قبيل آيتاللَّه شهيد مرتضي مطهري و دكتر باهنر و... را براي سخنراني به مسجد جاويد دعوت ميكرد. در اين مسجد، جوانان مذهبي و نسل تحصيلكرده دانشگاهي، علاوه بر استفاده از محضر سخنرانان، از كتابخانه مجهز و پر بار آن و نيز كلاسهاي گوناگون كه در رشتههاي تفسير قرآن، نهج البلاغه، اصول عقايد، اقتصاد اسلامي، تاريخ اديان و جامعهشناسي و... بهره ميبردند. حضور شورانگيز و پرنشاط نسل جوان، سخنرانيهاي روشنگرانه انقلابيون، فعاليتهاي وسيع ضد رژيم و انتشار اعلاميههاي گوناگون از اين مكان، بر رژيم طاغوت گران آمد و باعث شد تا سرانجام در سوم آذر 1353 ش، پس از سخنراني آيتاللَّه خامنهاي در آن، مسجد جاويد با هجوم مزدوران ساواك تعطيل گردد و امام جماعت آن، آيتاللَّه شهيد مفتح، دستگير و زنداني شود. |
آيتاللَّه سيد مهدي روحاني در سال 1303ش (1343ق) در بيت علم و تقوا و فضيلت در شهر مقدس قم به دنيا آمد. ايشان پس از دوران كودكي و نوجواني، در اوج استبداد رضا شاهي كه كيان حوزههاي علميه در خطر بود و كمتر كسي به علوم ديني رغبت ميكرد، به فراگيري دانش ديني روي آورد و در محضر پدر دانشمندش، مقدمات را فرا گرفت. آيتاللَّه روحاني در 19 سالگي جهت ادامه تحصيل علوم ديني راهي نجف گرديد و در طي حدود هشت سال، بخش عمده سطوح عاليه را فرا گرفت. ايشان سپس در قم به درس حضرات آيات عظام: سيدحسين بروجردي، سيدمحمد محقق داماد، سيدمحمد حجت كوهكمرهاي، سيد محمدتقي خوانساري و علامه طباطبايي حضور يافت و مدارج علمي را پيمود. آيتاللَّه روحاني از آن پس به تدريس سطوح عاليه و خارج فقه و اصول همت گماشت و بيش از پنجاه سال به مباحثه فقه و حديث و تفسير با ديگر استادان، مشغول بود. معظمٌ له، در كنار مطالعات رايج حوزههاي علميه، به تحقيق در تفسير، حديث، تاريخ، كلام و مذاهب اسلامي پرداخت و يكي از صاحبنظران برجسته علوم اسلامي در حوزه علميه قم به شمار ميرفت. وي سالياني قبل از آغاز نهضت اسلامي به رهبري امام خميني(ره)، به همراه دوستان قديمي و همفكر خويش، شالوده تأسيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم را فراهم آورد و بعدها در تشكيلات ضدرژيم پهلوي به فعاليت پرداخت. در طول ساليان نهضت اسلامي ضد رژيم، ايشان نقش حساس و بنيادين خود را در اين راستا ايفا كرد و در گسترش پيام مرجعيت و روحانيت در گوشه و كنار كشور شركت مستقيم داشت كه نام روحاني در تمام اعلاميههاي ضدرژيم و از جمله اعلاميه تاريخي خلع شاه از سلطنت ديده ميشود. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي در جهت تقويت و حمايت از نظام، از هيچ كوششي فروگذار نكرد و سه بار به عنوان نماينده مردم قم و اراك در مجلس خبرگان حضور داشت. همچنين از اين فقيه وارسته آثاري بر جاي مانده كه تاريخ فِرق و مذاهب اسلامي در 2 جلد، تفسير سوره فجر و احاديث اهل البيت عن طريق اهل السنة از آن جملهاند. سرانجام اين يار وفادار امام و انقلاب در سوم آذر 1379ش برابر با 26 شعبان 1421 ق در 76 سالگي به ديدار معبود شتافت و در كنار دوست ديرين خويش، آيتاللَّه احمدي ميانِجي در حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) ، به خاك سپرده شد. |
«ابو علي محمد بن هُمام » از علماي بزرگ شيعه و از محدثان پرآوازهء اسلام متولد شد. او با« ثقة الاسلام »هم اثر بود و در حديث بيش از ديگرعلوم و معارف اسلامي تبحّر داشت. همام شاگردان بسياري تربيت كرد كه بعدها هر يك استادي در علم حديث و ديگر علوم شدند. از مهمترين آثاري كه از همام باقيست اَلاَنوارُ في تاريخِ الاَطهار(علیهم السّلام) را مي توان نام برد. |
« سيّد علي همداني» از عارفانِ بزرگ و مشهور قرن هشتم هجري قمري وفات يافت. نَسَب وي با چند واسطه به امام زين العابدين (علیه السّلام) مي رسد. سيد علي عمر خود را در سياحت، رياضت و مجاهدت در راه كسب علم گذراند و در اين سفرها چهار صد تن از علماي بنام را ملاقات كرد و بر اندوخته هاي علمي خود افزود. او از پيروان علاء الدّوله سمناني و مريد شيخ محمود فرقاني بود و به توصيه و پيشنهاد شيخ بود كه سفر هاي طولاني و پر مرارت خويش را آغاز كرد. از سيد علي همداني رساله هايي چون« شرحِ اَسماءُ الله؛ انسان كامل؛ شرح فُصوصُ الحِكَم؛ و مقدمه مَشارِبُ الاَذواق» باقيست. |
سيد نظام الدّين محمّد ترمذي متخلص به نامي از شاعران و تاريخ نويسان معروف هند بدرود حيات گفت. او از دانشمندان پر كار زمان خود بود و كتاب هاي ارزشمندي چون طب نامي، مفردات معصومي، و كتابي در تاريخ سند معروف به تاريخ معصومي نوشت. |
در ششم ذيحجهي سال 1407 ق برابر با يازدهم مرداد ماه سال 1366 ش، صدها زائر ايراني و تعدادي از زائران ديگر كشورها در شهر مكهي منوّره، در حال انجام فريضهي الهي برائت از مشركين به دست ماموران دولت عربستان به شهادت رسيدند. زائران خانهي خدا، اين مراسم را همه ساله با الهام ازتعاليم اسلام و قرآن برگزار ميكنند ودر آن، ضمن دعوت مسلمانان به اتحاد، بيزاري خود را از دشمنان اسلام به ويژه آمريكا و رژيم صهيونيستي اعلام ميكنند. برگزاري مراسم برائت از مشركين در جريان اجتماع بزرگ و پرشكوه حج، تاثير آن را دو چندان ميكند. با توجه به اين موضوع رهبر كبير انقلاب اسلامي و حضرت آيت اللَّه خامنهاي بر انجام هر چه باشكوهتر مراسم برائت، تاكيد داشته و دارند. بر اثر اين يورش بيرحمانه، چهارصد زائر به شهادت رسيده و بيش از هزار نفر زخمي شدند. |
كشور شيلي با اعلام استقلال خود به دوران سيصد ساله سلطه اسپانيا بر اين سرزمين خاتمه داد. بعد از جنگ جهاني دوم نيروهاي استقلال طلب شيلي مبارزه خود را شدت بخشيدند و سرانجام به رهبري خوزه سال مارينو به پيروزي و استقلال رسيد. گفتني است سالها بعد از اين پيروزي در سال 1970 ميلادي سالوادورآلنده از مبارزان شيلي و رهبر حزب جبهه وحدت خلق با برگزاري انتخابات به رياست شيلي برگزيده شد و چون اقدامات اصلاحاتي آلنده از جمله ملي كردن داراييهاي خارجي؛ دولت آمريكا را ناراحت كرد؛ جبهه ضدانقلاب شيلي به دست آمريكاييها در شيلي فعال شد و عاقبت موجب سقوط آلنده شد. |
مايكل فارادي فيزيكدان انگليسي موفق به كشف الكتريسيته القايي شد. فارادي با اين كشف انقلابي در فيزيك و مبحث الكتريسيته برپا كرد. او در جواني شاگرد صحّاف بود اما بعدها يكي از دانشمندان پرآوازه جهان شد و امروز يكي از قوانين مهم فيزيك به نام فارادي ثبت شده است. فارادي از جمله نخستين كساني بود كه توانست بسياري از گازها از جمله كلر به مايع تبديل كند. |
قطع نامه معروف سازمان ملل متحد درباره مسئله فلسطين صادر شد. قطع نامه 242؛ نماينده ويره دبير كل سازمان ملل متحد را مأمور مذاكره با فلسطينيها و صهيونيستها ميكرد. محورهاي اين قطع نامه عقب نشيني نيروهاي صهيونيستي از كليه سرزمينهاي اشغال شده در جنگ شش روزه ژوئن 1967 ميلادي؛ قطع هر گونه عمليات جنگي و به رسميت شناختن حاكميت و تماميت ارضي و استقلال سياسي دول منطقه؛ تضمين آزادي كشتيراني در آبهاي بين المللي منطقه يعني خليج عقبه و كانال سوئز و سرانجام حل عادلانه مسئله آوارگان فلسطيني را شامل ميشد. اما به هنگام اجراي مفاد قطع نامه 242 فقط مواردي كه به نفع دولت صهيونيستي بود جامه عمل بخود پوشيد. |
باروخ اسپينوزا، فيلسوف معروف هلندي، در 24 نوامبر 1632م در آمستردام هلند، در خانوادهاي يهودي و ثروتمند به دنيا آمد. وي در ابتدا علوم عالي و زبانهاي قديمي مانند عبري را فرا گرفت و در سياست و نقد آيين يهود، مهارتي تام يافت. اسپينوزا پس از چندي به دين يهود بيعلاقه شد و به همين دليل مورد نفرت و دشمني يهوديان قرار گرفت. از اين رو نام خود را به بِنِديت تغيير داد و با كنارهگيري از همه اديان، گوشهگيري و انزوا اختيار نمود. او زندگي خود را در تفكر و تعمق و مطالعه و تاليف گذرانيد و از راه صيقل دادن شيشه جهت ساخت ذرهبين، امرار معاش ميكرد. اسپينوزا طريقه و فلسفه مخصوص به خود را دارد و افكار فلسفياش نزديك به افكار صوفيه است. او از تفحص درباره خداوند به اين نتيجه رسيد كه خداوند در همه چيز جاري و ساري است و همه چيز در خداوند است. او عقلي است كه عالم را ميآفريند و عالمي است كه به وسيله آن، عقل آفريده ميشود. هم عاقل است و هم معقول. به عقيده اسپينوزا خدا وجدان و شعور صرف است نه ناظري در آسمان. اراده خدا، قانون طبيعت است و ما مخلوق مقتضيات و ثمره محيط خويش هستيم. در فلسفه اسپينوزا، هر انسان جزئي از خدا و جزئي از يك واحد الهي است. او معتقد است كه غرض از حيات آن است كه آدمي از راه خوشبخت ساختن ديگران بر خوشبختي خود بيفزايد. اسپينوزا در زندگي خود دو رساله منتشر كرد كه يكي درباره فلسفه دكارت و ديگري رساله الهيات كه در آن، عقايد خود را در تفسير تورات و ترتيب زندگاني اجتماعي مردم بيان كرده است. اما چون اين كتاب با تعليمات علماي يهود سازگار نبود سر و صدايي به پا نمود و از اين جهت، ديگر اثري را منتشرنكرد. با اين حال كتاب اخلاق او، پس از مرگش منتشر شد كه مجموعه اصول فلسفيِ آثار او به شمار ميرود. باروخ سرانجام در 21 فوريه 1677م، در 45 سالگي بر اثر ابتلاء به بيماري سل، در لاهه درگذشت. |
هانري تولوز لوتِرْكْ، نقاش معروف فرانسوي در 24 نوامبر 1864م در فرانسه به دنيا آمد. او فرزند ناقص العضو يك اشرافزاده صاحب نفوذ بود و عمر خود را در راه نقاشي سپري كرد. لوترك در چهارده سالگي بر اثر سقوط از اسب دچار آسيب شد و علاوه بر آن، بر اثر نوعي بيماري ارثي، هرگز رشد طبيعي نكرد. اين وضعيت اگر چه سبب كنارهگيري او از محيط رسمي اشرافي شد و حضورش باعث خنده ديگران ميگرديد، با اين حال مانع از رشد فكري او نشد و او با روي آوردن به نقاشي، در عين حال به ابداع و نوآوري پرداخت. لوترك در ابتدا نزد اساتيد متعددي به كار نقاشي مشغول شد، ولي هيچ يك از آنها نتوانستند عطش تازه جويي و نبوغ او را سيراب كنند. از اين رو شخصاً به كار پرداخت و با الهام از بزرگان نقاشي، هنر خود را نيرويي لايزال بخشيد. از آن زمان بود كه لوترك پس از سالها ناكامي توانست محيطي را كه با روح عجيب او سازگار بود، بيابد. در آثار وي كه بيشترْ مضامين اجتماعي دارد، پوسته ظاهري و فريبنده زندگاني روزمره مردم شكافته شده و حقايق پنهان را آشكار نموده است. لوترك در سال 1891م به عنوان يك گرافيست، نخستين پوستر نوين را عرضه كرد و سپس با استفاده از ليتوگرافي رنگي، هنر را با گرافيك پيوند داد. او در سال 1899م به علت بيماري در بيمارستان بستري شد و به گفته خودش چون كارش متوقف شده، پس مرده است. اما در اوج بيماري نيز از كار طراحي دست برنداشت. لوترك اگر چه از لحاظ ظاهري، هيكلي نامتناسب و قدي كوتاه داشت، اما هنرمندي سرشار از قريحه بود. نكته قابل توجه در آثار او اين است كه نحوه كارش، چه در هواي آزاد و چه در فضاي سربسته آتليه كاملاً يكسان است و تابش نور در سرنوشت آفريدههاي نقاش، هيچ گونه نقشي را بازي نميكند. آثار لوترك در آن زمان از لحاظ دگرگوني شكلي، آنچنان محكم و بُرنده بود كه پيكاسو، نقاش شهير عصر به قصد ملاقات با او به پاريس سفر كرد. هانري تولوز لوتِرْك عمر چنداني نيافت و سرانجام در نهم سپتامبر 1901م در 37 سالگي درگذشت. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}